به گزارش خبرگزاری حوزه، سی ام صفر، مصادف با سالروز شهادت پیشوای هشتم شیعیان، امام رضا علیه السلام است که در این نوشتار به موضوع «امام رضا علیه السلام و تربیت نسل منتظر» خواهیم پرداخت.
مقدمه
هیچ انقلاب و نهضتی، بدون مقدمه و زمینه سازی به پیروزی نخواهد رسید. انقلاب جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز از این قانون مستثنا نیست. از آن جا که انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مهم ترین و عمیق ترین انقلاب جهانی است، یکی از موارد زمینه ساز برای این نهضت عظیم، تربیت نسل منتظر است.
مهدی باوری و مهدی یاوری، دو شاخصه اصلی نسلی است که باید زمینه ساز حکومت مهدوی باشند. این دو شاخصه در شاکله نسلی جدید که با سهمگین ترین توفان های بنیان برانداز دین و دین داری رو به رویند، تنها با تربیت دینی اصولی، و همراه بینش و آگاهی شکل می گیرد.
سؤال اساسی، این است که امروز چه کسانی مسؤلیت تربیت نسلی منتظر را برعهده دارند؟ آیا خانواده به تنهایی می تواند نسلی منتظر تربیت کند؟ جامعه، چقدر و چگونه در تربیت نسل منتظر نقش دارد؟ آیا شاخصه هایی وجود دارد که بتوان بر مبنای آن به تربیت نسل منتظر پرداخت؟
آنچه بیان شد، پرسش هایی است که این نوشتار درصدد پاسخ گویی به آن است. سعی بر این است که پس از ذکر مقدماتی از مفاهیم تعلیم و تربیت و انتظار، به پاره ای از ساز و کارهای تربیت دینی با توجه به آموزه های رضوی اشاره شود؛ تا بتواند در تربیت نسل منتظر، راهگشا باشد.
تعلیم و تربیت
وقتی سخن از تربیت است، سه واژه تربیت، تعلیم و اخلاق، ارتباطی نزدیک و گاهی هم معنا پیدا می کنند؛ لذا به بررسی نقاط اشتراک و افتراق این سه واژه می پردازیم. تعلیم، مصدر باب تفعیل است که از ماده (ع ـ ل ـ م) مشتق شده است و در لغت به معنای آموختن می باشد. راغب اصفهانی می گوید:
تعلیم به اموری اختصاص دارد که با تکرار و فراوانی همراه باشد، به گونه ای که از آن، اثری در ذهن متعلم به وجود آید. برخی در بیان آن گفته اند: تعلیم آگاه کردن نفس برای تصور معانی است و تعلم آگاه شدن نفس بر آن است. (راغب اصفهانی، ۱۳۳۲، ماده علم؛ زبیدی، ۱۴۱۴ق، ماده علم)
از تربیت نیز تعاریف متعددی ارائه شده که این تفاوت ها ناشی از اختلاف در مورد ریشه این کلمه است. برخی آن را مشتق از «رب» می دانند و تربیت را مناسب با آن تعریف می کنند. فیومی در المصباح المنیر خاطر نشان کرده که اگر کلمه «رب» به غیر عاقل مضاف شود، به مفهوم مالک است؛ ولی اگر به عاقل مضاف شود، به معنای سید است.
ابن فارس در مقاییس اللغه معنای آن را راجع به سه مفهوم می داند:
اصلاح الشیء: اگر به مالک و خالق و صاحب یک چیز، رب گفته شود، با در نظر گرفتن این اصل بوده است؛ چون این سه اصلاحگر مخلوق و مملوک خود هستند. ۲. لزوم الشیء یا همراهی با آن است که مراقبت مداوم از شیء است، و با معنای قبل آن، مناسب است و حالت تدریج و ادامه را در امر تربیت، ضروری می نماید. ۳. ضم الشیء للشیء که آن نیز با مفاهیم قبل، مناسبت دارد و پیوستن و اضافه شدن و جمع شدن چیزی با چیز دیگر را می رساند. (ابن فارس، ۲۰۰۱: ج۴، ص۱۸)
در صحاح، معانی مالک، اصلاح کننده و تمام کننده برای این کلمه ذکر شده است. (جوهری، ۱۴۰۷: ماده ربب)
تعریف راغب در مفردات، تقریباً تمام مضامین مذکور را در جمله ای کوتاه خلاصه کرده است:
الرب فی الأصل التربیه وهو إنشاء الشیء حالاً فحالاً إلی حدِّ التمام (راغب اصفهانی، ۱۳۳۲ ش: ماده ربب).
استاد شهید مرتضی مطهری، تربیت را این گونه تعریف می کند:
تربیت، عبارت است از پرورش دادن؛ یعنی استعدادهای درونی ای را که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت درآوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها، یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است… از همین جا معلوم می شود که تربیت باید تابع و پیرو فطرت، یعنی تابع و پیرو طبیعت و سرشت شیء باشد. (مطهری، ۱۳۷۳: ص۵۶و۵۷)
با مقایسه آنچه در مجموع درباره معنای ریشه ای لغات تعلیم و تربیت گفته شد، روشن می شود که نه تنها تعلیم، وسیله ای برای تربیت به شمار می رود، بلکه خود از مصادیق تربیت است. البته بین تریبت در مقام عمل، و دانش تربیت، فرق است. تربیت در مقام عمل، امری است که بر فرد یا گروهی از افراد اعمال می شود یا فرد یا گروهی از افراد، آن را می پذیرند؛ اما دانش تعلیم و تربیت یک رشته علمی است که واقعیت ها و موقعیت های تربیتی را تحقیق و بررسی می کند و امروزه مشروعیت خود را در عرصه علوم به اثبات رسانده است. وجود علایق خاص، ترتیب سؤال ها و شیوة پاسخ دهی به پرسش ها، چارچوب مفهومی خاصی را فراهم می کند که آن را از دیگر علوم متمایز می نماید.
همچنین در هم تنیدگی فرایند تربیت و اخلاق، در گذشته موجب شده است مرز مشخصی میان این دو تصویر نشود و فرایند تربیت با اخلاق همسان پنداشته شوند و اخلاقی بودن به مثابه تربیت یافتگی انگاشته شود؛ چنان که غزالی چنین نگاشت:
معنی تربیت این است که مربی، اخلاق بد را از آدمی باز ستاند و به دور اندازد و اخلاق نیکو جای آن بنهد. (غزالی، ۱۳۷۲: ج ۳، ص ۵۲ ـ ۵۳)
یا گفته شده: تربیت صناعتی است که از طریق آن، مدارج عالیه انسانی فراهم می آید و پست ترین مراتب انسانی به کامل ترین رتبه خود می رسند. (خواجه طوسی، بی تا: ص ۱۰۷)
این دو تعریف از تربیت، بیانگر آن است که در گذشته در کلام برخی اندیشوران، تربیت به معنای اخلاق بوده است.
در تفاوت تربیت و اخلاق شهید مطهری معتقد است:
تربیت، مفهوم پرورش و ساختن را می رساند و فاقد قداست است؛ اما در مفهوم اخلاق، قداست نهاده شده است؛ لذا برخلاف تربیت که برای حیوانات هم استعمال می شود، واژه اخلاق را در بارة حیوان به کار نمی برند. فن تربیت، وقتی گفته می شود که منظور، مطلق پرورش باشد به هر شکل، این دیگر تابع غرض ماست که طرف را چگونه و برای چه هدفی پرورش دهیم؛ اما درباره اخلاق هر کاری که انسان، آن را به حکم ساختمان طبیعی اش انجام دهد، فعل طبیعی است، و فعل اخلاقی، فعل غیر طبیعی است. (مطهری، ۱۳۷۳: ص۹۶-۹۵)
تربیت دینی
در تربیت نسل منتظر در این پژوهش، تأکید بر تربیت دینی است؛ مفهومی که اینجا برای «تربیت دینی» در نظر گرفته می شود، به برآیند تربیت دینی، یعنی دین باوری و دین مداری و شخص دین باور و دین مدار نظر دارد.
دین مدار، کسی است که پیش از هر چیز، حیثیت کاربردی دین را باور کرده و به کارکردهای مؤثر دین در ساحت های گوناگون زندگی انسانی، یقین داشته باشد.
تربیت دینی بدین ترتیب، هم به جهان بینی و مبانی اعتقادی و باورهای انسان نظر دارد و هم به اصول و ارزش های اخلاقی، حقوقی، سیاسی و نظایر آن ها متکی است. به عبارتی، تربیت دینی هم با اندیشه و نظر فرد و هم با اخلاق و عمل او کار دارد.
کرامت انسان، اقتضا دارد که وی بتواند به پشتوانة ابزار و عناصری شخصی و شخصیتی (نظیر حواس ظاهری و باطنی، امیال، گرایش ها، انفعالات و احساسات) به جایگاه والای خویش در نظام آفرینش بیندیشد و برای نیل به آن جایگاه به کمک اعضای ظاهری (جوارح) و نیروهای درونی (جوانح) خویش تلاش مناسب را به عمل آورد. چنین جایگاهی جز از راه معرفت دینی و التزام به رهنمود های دینی، میسّر نیست و این هدف برجسته و مقصود بایسته، تنها با تربیت دینی، قابل تحقّق است.
در مباحث قبل، بیان شد که در مفهوم تربیت برخلاف اخلاق، قداست نیست؛ اما عنوان تربیت دینی، مسأله تربیت را محدود می کند و نوعی قداست و ارزش به آن می بخشد. نظر ما به تربیت دینی بیشتر، از این منظر است که شخص از نظر اعتقادات و جهان بینی اسلامی به مرتبه ای از رشد برسد که دین در اعمال و اخلاق او جلوه ای بارز داشته باشد؛ لذا تربیت دینی، در همة ابعاد باید حضور داشته باشد. در تربیت دینی، فقط ذهن و باورها ملاک نیست؛ بلکه باید تربیت عقلیـ بدنی، اجتماعی هم دینی شود.
پیش از ورود به بحث تربیت، به تناسب موضوع، لازم است بحثی از انتظار و منتظر از نگاه امام رضا علیه السلام ارائه کنیم.
انتظار و منتظر از دیدگاه امام رضا علیه السلام
موضوعی که در زمینه مهدویت در کلام امام رضا علیه السلام یافت می شود، موضوع انتظار فرج یا چشم به راهِ گشایش بودن است. آن حضرت در روایات متعددی به موضوع فضیلت انتظار و فرج اشاره کرده است؛ از جمله در روایتی خطاب به «حسن بن جهم» که از حضرتش دربارة «فرج» می پرسد، می فرماید:
«أولست تعلم أنّ انتظار الفرج من الفرج؟ » قلت: «لا أدری، إلاّ أن تعلّمنی». فقال: «نعم؛ إنتظار الفرج من الفرج»؛ (شیخ طوسی، ۱۳۸۷ش:ص۲۷۶)
« آیا می دانی که انتظار فرج، جزئی از فرج است؟ » گفتم: «نمی دانم، مگر اینکه شما به من بیاموزید». فرمود: «آری؛ انتظار فرج، جزئی از فرج است».
در روایت دیگری نیز می فرماید:
ما أحسن الصبر و انتظار الفرج. أما سمعتَ قول العبد الصالح: «و ارتقبوا إنّی معکم رقیب» «وانتظروا إنّی معکم من المنتظرین» فعلیکم بالصبر إنّما یجی ء الفرج علی الیأس و قدکان الذین من قبلکم أصبر منکم؛ (عطاردی، ۱۴۰۶ق: ج۱، ص۲۱۷)
چه نیکوست صبر و انتظار فرج! آیا سخن بنده صالح خدا [شعیب] را نشنیدی که فرمود: «و انتظار برید که من [هم] با شما منتظرم» و «پس منتظر باشید که من [هم] با شما از منتظرانم»؟ بر شما باد به صبر و بردباری؛ چرا که گشایش، پس از ناامیدی فرا می رسد و به تحقیق، کسانی که پیش از شما بودند، از شما بردبارتر بودند.
آن حضرت در روایت بسیار زیبایی، فضیلت انتظار را این گونه بیان می کند:
أما یرضی أحدکم أن یکون فی بیته ینفق علی عیاله ینتظر أمرنا فإن أدرکه کان کمن شهد مع رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم، بدرا، و إن لم یدرکه کان کمن کان مع قائمنا فی فسطاطه؛ (کلینی، ۱۳۶۲: ج۴، ص۲۶۶۰)
آیا هیچ یک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانواده اش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنین حالی از دنیا برود، مانند کسی است که همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در نبرد بدر به شهادت رسیده است. و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید، مانند کسی است که همراه قائم ما و در خیمة او باشد.
در اهمیت و ارزش انتظار، همین بس که خداوند، اسماعیل را به سبب همین انتظارش صادق الوعد خوانده است. سلیمان جعفری از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که فرمود:
می دانید چرا خداوند، اسماعیل را صادق الوعد نامیده است؟ چون او به مردی وعده داده بود، یک سال نشست وانتظار وی را کشید». (ابن بابویه، ۱۴۲۶ق:ج۲، ص۷۹)
گستره موضوع مهدویت و تأثیر رویکرد مهدوی بر تربیت نسل منتظر در جامعه رضوی
از آن رو که حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جهانی است، نگاه ما نیز به این موضوع باید جهانی باشد. تربیت اسلامی از دو زاویه به انسان می نگرد؛ فردی و اجتماعی. در نگاه اجتماعی اسلام، منظور از اجتماع، شهر و محله نیست و جامعة جهانی مدّ نظر شارع بوده است. ائمه علیهم السلام در تبلیغ اسلام، می کوشیده اند که از ابزارهای جهانی استفاده کنند؛ برای نمونه جلسات عزاداری سیدالشهدا علیه السلام را می توان برای اقشار مختلفی برپا کرد، ولی امام محمد باقر علیه السلام به فرزندشان امام صادق علیه السلام وصیت فرمود تا ده سال در منا ـ که محل وقوف همة حجاج است ـ برای آن حضرت مجلس روضة سیدالشهدا علیه السلام برپا کند.
همین امر باعث شد این موضوع، توسعه ای جهانی یابد و مردم نقاط مختلف دنیا که برای حج می آمدند، از این موضوع آگاه شوند. این تصمیم، در حالی عملی شد که بنی عباس همة راه ها را بسته بودند و بسیاری از ابزارهای تبلیغ در اختیار اهل بیت علیهم السلام نبود. بر خلاف ما که خود را به زبان ملیت و قومیت خویش محدود می کنیم، شارع در نگاه تربیتی، اصلاً چنین دیدگاهی نداشته است.
در تربیت صحیح اسلامی، هر مسلمان باید به گونه ای تربیت شود که بتواند دین خود را به همة جهان ارائه کند و برای تمام عرصه ها مهیا باشد؛ زیرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، امام همة زمین ها و زبان ها و ملیت ها است و به هیچ مرزی محدود نمی شود. وقتی شیعیان فراتر از مرزها فکر کردند و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را منجی همة جهان دانستند، به طور طبیعی منتظر آن حضرت هم بسته به میزان گنجایش و ظرفیت محدودی که دارد، یک منجی می شود که از مرزهای زمان و مکان عبور کرده است. مسلماً این شخص، هم برای اطرافیان و محیط پیرامونی خویش می تواند مفید باشد و هم دیگران را از وجود او بهره مند کند.
به استناد آیات قرآن، حضور افراد مؤمن در یک محیط، باعث می شود که عذاب از بقیة مردم نیز رفع شود. خداوند متعال می فرماید:
وَ مَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ رحمهما الله (انفال:۳۳)
یعنی علاوه بر دیگر فواید متصور از تربیت این چنین نسلی، ما می توانیم از برکات تکوینی حضور آنان نیز بهره مند شویم.
زمانی که رویکرد ما در تربیت نسل منتظر، رویکرد جهانی باشد، وظیفه ما مهم تر و بسیار سنگین است. وظیفه در تربیت جهانی به دو قسم تقسیم می شود؛ تربیت خانواده و تربیت جامعه؛ در تربیت خانواده، نقش اصلی را در تربیت نسل منتظر، والدین به ویژه مادر ایفا می کند و در تربیت نسل منتظر در جامعه، حکومت اسلامی باید با در دست گرفتن ابزارهای تبلیغاتی، تربیت را به سوی تربیت نسل منتظر سوق دهد. باید ساز و کارهای این نوع رویکرد به تربیت را از مفسران وحی الهی ـ یعنی ائمه اطهارـ دریافت کرد، پیش از ارائه راهکارهای تربیت نسل منتظر، شاخص های نسل منتظر از دیدگاه امام رضا علیه السلام بیان می شود.
شاخص های نسل منتظر
زمانی می توانیم راهکارهای مناسبی در تربیت دینی نسل منتظر ارائه کنیم که بدانیم نسل منتظر در آموزه های رضوی، چه شاخصه هایی دارند؛ لذا در این قسمت به آن می پردازیم، تا هم بتوانیم ویژگی های نسل منتظر را از دیدگاه امام رضا علیه السلام بیان کنیم و هم بهتر بتوانیم ساز و کارها را ارائه نماییم؛ در نتیجه اگر این ویژگی ها در جامعه دیده نمی شود، به خود آییم و تلاشمان را شروع کنیم و اگر این شاخصه ها را می بینیم، در ترویج و برجسته کردن آن ها بکوشیم. در واقع، این شاخصه ها، میزان همبستگی جامعه را با آموزه های رضوی مشخص می کند. هر اندازه به این شاخص ها نزدیکتر باشیم، در حقیقت به فرهنگ رضوی و انتظار نزدیک هستیم.
شاخصه های نسل منتظر از دیدگاه امام رضا علیه السلام
۱. توجه به آینده و ایمان به آن
یکی از ویژگی های نسل منتظر، این است که به واقعه ای که در آینده اتفاق خواهد افتاد، ایمان دارند. خداوند دو هدیه بزرگ به ما کرامت فرموده است؛ نخست این که قیامت را وعده داده و دیگر اینکه ظهور موعود را مطرح کرده است. یکی از ویژگی های تربیتی انسان منتظر، این است که به آینده ای با وقایع و ویژگی های خاص می اندیشد. امام رضا علیه السلام به مناسبت های گوناگون روح اندیشیدن به آینده و ایمان به آینده ای روشن را در وجود یاران خود زنده می کرد و می فرمود:
الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِی غَیْبَتِهِ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَخْرُجَ فَیَمْلَأَالْأَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْرا؛ (ابن بابویه قمی، ۱۳۹۵ق: ج۲، ص۳۷۲)
حجت قائم که در غیبتش انتظار او را کشند و در ظهورش مطاع باشد، اگر از دنیا مگر یک روز باقی نمانده باشد، خدا همان روز را طولانی می نماید، تا ظهور کند و زمین را پر از عدالت کند؛ همان گونه که از ستم پر شده است.
این سخن به مردم، این نوید را می دهد که باید به آینده ای روشن امید داشته باشند. اندیشیدن و امید به آینده ای روشن، انسان را در انجام وظایفش محکم تر و مشتاق تر می کند؛ بنابراین نسل منتظر باید به گونه ای پرورش یابد که ایمان به آینده ای روشن در وجود او نهادینه شده باشد.
۲. آمادگی
دومین ویژگی نسل منتظر، آمادگی است. نسل منتظر باید بداند که در عصر ظهور، دارای چه نقشی است. انسان منتظر باید آمادگی کارگزاری حکومت جهانی را داشته باشد. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیرو و انسانی نیاز دارد که بتواند با پدیده ها و شرایط گوناگون، رو به رو شود. این امر که افراد، در دوران غیبت، قابلیت ها و تخصص های خود را گسترش ندهند، با مفهوم انتظار، تطابق ندارد.
امام رضا علیه السلام به گونه ای از ظهور، سخن می گفت که این روح آمادگی را درون انسان ها پرورش می داد. آن حضرت از قول جدش صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّه؛ (ابن بابویه، ۱۳۷۸: ج۲، ص۳۶)
بهترین عبادات امّت من انتظار فرج و گشایش] در امور مسلمین [از جانب خدا است.
معنای انتظار فرج الهی، آماده کردن خود برای آن، و کوشش و خودسازی برای آمدن آن است؛ مانند کسی که منتظر وقت نماز، یا وقت افطار، یا آمدن مسافرش است که این گونه نیست که بدون هیچ اقدامی دست روی دست بگذارد و بگوید: هر چه شدنی است، خواهد شد. انتظار فرج آل محمّد علیهم السلام را نیز کسانی دارند که در راه تحقّق آن، شبانه روز می کوشند و خود و جمعیّت خود را برای آن آماده می کنند. و باید دانست که هرگاه خود را برای تحقّق و پذیرش ظهور آماده ساختیم، خداوند کار را تمام نموده رحمت خود را شامل ما خواهد کرد؛ در غیر این صورت، نباید انتظار بیهوده داشت. بنابر روایات بسیاری، این جمعیّت در جهان، پیدا خواهند شد و سعادت دیدار محبوب را خواهند یافت و به مطلوب خواهند رسید.
۳. تفکر جهانی
چهارمین ویژگی نسل منتظر، این است که از خویشتن بیرون آمده و جهانی شده اند. یکی از ویژگی های انتظار، این است که انسان ها را از درون خودشان بیرون بیاورد؛ تا از پرداختن به مسائل جزئی زندگی خود دوری کنند. خود محوری برای جامعه، بسیار خطرناک است. خودمحوری، یعنی این که شخص، خود را در حد خود و خانة خود ببیند. این نوع تفکر، هیچ گاه به نسل آینده نمی اندیشد و برای تربیت آن ها احساس نیاز و وظیفه نمی کند؛ در حالی که در احادیث شریف امام رضا علیه السلام می خوانیم که منادی در روز ظهور حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف، همه را خطاب می کند، آن حضرت می فرماید:
هُوَ الَّذِی یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ یَسْمَعُهُ جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَیْهِ یَقُولُ: «أَلَا إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِیه»؛
او] حضرت مهدی [عجل الله تعالی فرجه الشریف کسی است که ندا دهنده ای از آسمان به نام وی فریاد کند که همه اهل زمین دعوت به سوی او بشنوند؛ گوید: «هان! همانا حجت خدا نزد خانه خدا آشکار شد. او را پیروی کنید که حق با او و در او است». (ابن بابویه قمی، ۱۳۹۵: ج ۲، ص۳۷۲)
عبارت «جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ» نشان می دهد که ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف جهانی است؛ بنابراین تربیت دینی نسل منتظر نیز باید جهانی باشد. به فرمودة حضرت امام رضا علیه السلام یاران امام عصر از دورترین نقاط جهان گرد هم می آیند: «یَجْتَمِعُ إِلَیْهِ مِنْ أَقَاصِی الْأَرْض». (ابن بابویه قمی، همان، ص۳۷۸) آنان همه یک ویژگی دارند و آن، اینکه تربیت شده برای امامشان هستند. این افراد را تفکری جهانی به هم پیوند داده است.
۴. زیستن با یاد او
ما باید به نسل منتظر بیاموزیم، از امامی که در پس پرده غیبت است، چگونه بهره ببرد و چگونه با یاد او زندگی کند. نسل منتظر باید لحظه به لحظه از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بهره بگیرد. هر نعمتی که نصیب همه ما شده، از برکت یاری طلبیدن از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. یکی از ویژگی های نسل منتظر، این است که در همه اعمال، به امام زمان توجه دارد. امام رضا علیه السلام فرمود:
«إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَر» فَقُلْتُ لَهُ: «یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ» «قَالَ لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِه». (ابن بابویه قمی، همان)
این سخن، به خوبی نشان می دهد که مردم عصر ظهور، از یاد امام خویش غافلند.
۵. خدامحوری
از ویژگی های نسل منتظر، خدامحوری است. این ویژگی، جوهره اساسی رفتار و منش فرد دیندار است و در جایگاه مهم ترین عامل در ایجاد تمایز تربیت دینی از دیگر حوزه های تربیتی، مطرح می شود. به طور مشخّص، مفهوم خدامحوری عبارت است از «جهت گیری کلیه اعمال و رفتارهای انسان به سوی ملاک ها و معیارهای الهی». انعکاس این امر در فضای تربیت، بیانگر ویژگی خدامحوری است. امام رضا علیه السلام می فرماید: «أوّل الأیمان هو التوحید، و الإقرار للّه تبارک و تعالی بالوحدانیة». (عطاردی، ۱۴۰۶: ج ۲، ص۱۵۹)
این سخن به خوبی وظیفه متولیان تربیت نسل منتظر را روشن می کند که باید توحید را در ذهن و جان نسل منتظر وارد کنند.
۶. دین محوری
دین، ناظر به کلیه جوانب زندگی انسان است و با نگرشی فراتر از رفع نیازهای موضعی و مادی، جهت دهنده بسیاری از خواسته های انسان در روند زندگی از حیث گزینش و نحوه عمل و مسیر آن می باشد. دین است که به زندگی، محتوا می دهد و آن را ازامپراتوری قدرتمند فن آوری که به اذعان اندیشوران، یکی از ثمرات منفی آن، پوچی و بی محتوایی زندگی و بی معنا کردن آن است، نجات می دهد. همچنین از تحیر و سرگردانی ناشی از گرفتار شدن در دریایی از اطلاعات بی حد و مرز، نجات می دهد. دین است که آرامش بخش انسان در دنیای پر از تنش و اضطراب امروزی است. امام رضا علیه السلام یکی از ویژگی های امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را آشکار کردن دین می داند و می فرماید:
التاسع من ولدک یا حسین هو القائم بالحق، المظهر للدین؛ (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۱، ص۲۲۱).
بنابراین انسان هایی منتظرند که دین، محور زندگی شان باشند و خواهان ظهور کسی باشند که دین را به معنای واقعی کلمه برایشان آشکار کند.
۷. عدالت خواهی
نسل منتظر از بی عدالتی و ظلم، تنفر دارد و مخالفتش را به هر نحو ممکن اعلام می کند. عدالت از مقوله هایی است که همة پیامبران زعامت و رهبری خود را بر مبنای آن قرار داده اند. امام عصر علیه السلام نیز خود عدالت گستر است و در پی نسلی عدالت خواه. تا مردم، ضرورت عدالت را نفهمند و نخواهند، فرج را انتظار نخواهند داشت؛ لذا امام رضا علیه السلام در برخی موارد، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را عدالتگستر معرفی می کند تا بفهماند که نسل منتظر، باید عدالت خواه و عدالت محور باشد. آن حضرت می فرماید:
فإذا خرج أشرقت الأرض بنوره و وضع میزان العدل بین الناس. (عطاردی، همان: ج۱، ص۲۲۳)
۸. تجلی گاه ویژگی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نسلی را می توان یک نسل منتظر نامید که بر اساس تربیت صحیح دینی، ویژگی های امام، در آن ها تجلی یافته باشد یا دست کم، دوستدار و خواهان صفاتی باشند که امامشان دارا است. امام رضا علیه السلام در مناظره خود با راس الجالوت ویژگی های امام را این گونه بیان فرمود:
به تورات، انجیل، زبور و قرآن، احاطه داشته باشد و با پیروان هر یک با کتاب خودشان احتجاج کند. همه زبان ها را بداند و با اهل هر زبانی با زبان خودش، مباحثه کند. افزون بر این ها، باید از هر آلودگی و عیبی، پاک باشد. همچنین عادل، با انصاف، حکیم، دلسوز و مهربان، بردبار، اهل بخشش و گذشت، راستگو و نیکوکار، صمیمی، امین و مطمئن باشد و امور مردم را حلّ و فصل کند. (قطب راوندی، ج۱، ص۳۵۰)
این ها برخی از صفاتی است که امام رضا علیه السلام برای امام برشمرده است. در رهرو امام نیز باید این صفات ظهور کند. در کشورهای مسلمان باید عده ای باشند که به همه زبان ها آگاهی یابند تا بتوانند با هر کس با زبان خودش احتجاج کنند. باید عده ای از ادیان آگاهی کامل داشته باشند، تا بتوانند با پیروان هر دینی طبق آیین خودشان مناظره و بحث کنند. نیز باید دلسوزی، انصاف، عدالت، راستی، صبر و بردباری، مهربانی از خصوصیات آن ها باشد. بنابراین وظیفه متولیان تربیت است که به گونه ای نسل منتظر را تربیت کنند که ویژگی های رهبر و امام شدن و مسؤولیت پذیری در حکومت مهدوی را داشته باشند.
ساز وکارهای تربیت دینی نسل منتظر از دیدگاه امام رضا علیه السلام
تربیت نسل، یک مسأله بسیار حساس و مهم است که در اسلام به آن اهمیت زیادی داده شده است. نکته اساسی ای که در آموزه های رضوی به چشم می خورد، تربیت دینی است. امام رضا علیه السلام دربارة اهمیت آموختن تعالیم دینی برای جوانان می فرماید:
لَوْ وَجَدْتُ شَابّاً مِنْ شُبَّانِ الشِّیعَةِ لَا یتَفَقَّهُ لَضَرَبْتُهُ عِشْرُینَ سَوْطا؛ (مجلسی، بی تا: ج۷۵، ص۳۴۶)
اگر جوانی از جوانان شیعه را بیابم که در مقام فراگیری دانش دین نباشد، ]برای تنبیه او [بیست تازیانه بر او خواهم زد.
این روایت، نشان می دهد که هر فردی از مسلمانان باید با آموزه های دینی آشنا باشد؛ یا به روش اجتهادی یا تقلیدی. در غیر این صورت، اهل بیت، او را ملامت می کنند.
در این نوشتار، سازوکارهای تربیت دینی نسل منتظر را که امام علیه السلام بر آن تأکید دارد، به دو بخش تقسیم می کنیم؛ یکی سازوکارهای تربیتی که باید در خانواده انجام گیرد و دیگری سازوکارهایی که باید در حوزه جامعه صورت گیرد. البته این تقسیم بندی، دلیل بر آن نیست که در یک مورد، فقط خانواده نقش دارد و دیگری تنها جامعه؛ بلکه جامعه و خانواده در تمام موارد مشترکند؛ اما گاهی در یک مورد، نقش خانواده، نقش اصلی است و به همین جهت آن را در حوزه خانواده ذکر کرده ایم.
تربیت نسل منتظر و سازوکارهای آن در حوزه خانواده
۱.توجه به نقش خانواده
درباره نقش خانواده، باید به دو مرحله اشاره کرد که در تربیت نسل منتظر، نقش اساسی در بر دارد؛ یکی از این مراحل، نقش خانواده در تربیت دینی فرزند پیش از تولد او است که می توان از برخی مواردآن، با عنوان عامل زیست شناختی و وراثتی یاد کرد. نقش وراثت و انتقال خلق و خو های پدر و مادر به فرزندان بر کسی پوشیده نیست.
وراثت با وجود اختیار فرزندان، زمینه و بستر مناسبی برای پذیرش و حرکت فرزندان به سوی مسیر خاص را فراهم می آورد. از مواردی که امام رضا علیه السلام بر آن تأکید می فرماید، اخلاق نیک پدر و مادر است. حسین بن بشار واسطی به حضرت رضا علیه السلام نامه ای نوشت که یکی از بستگانم درخواست وصلت با من دارد؛ ولی بداخلاق است. حضرت در جواب فرمود: «اگر اخلاقش بد است، با او ازدواج نکن». (فلسفی، ۱۳۶۸: ج۱، ص۱۷۶)
در حدیثی دیگر حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
لا تسترضعوا الحمقاء و لا العمشاء فان اللبن یعدی؛ (عطاردی، ۱۴۰۶:ج ۲، ص۲۷۸)
زنان احمق و کم بین را برای شیردادن به کودکان خود اختیار نکنید؛ چرا که شیر زن «در بچه» اثر می گذارد.
تأثیر وراثت، به معنای اختیار نداشتن انسان نیست؛ بلکه بیان روند طبیعی انتقال صفات از اصل به فرع است. در حقیقت، سعادت، شقاوت، کفر، ایمان و… در کودک، حالت تعلیقی دارد که چون در محیط مساعد قرار گیرد، به فعلیت می رسد. به بیان دیگر، نقش وراثت، آن است که زمینه های سرشتی را قوی تر می کند و ضریب امکان تحقق آن ها را در شرایط محیطی مناسب، افزایش می دهد.
پس اگر انسان در انتخاب همسر دقت کند و عوامل دینی و اخلاقی را در اولویت قرار دهد، بستری فراهم می آورد تا در آینده بتواند به آسانی محبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به فرزند خود انتقال دهد.
پس از انتخاب همسر شایسته، در طلیعه ازدواج باید مهم ترین هدف ازدواج که همان تربیت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد. باید یاد خداوند متعال میهمان قلب های پاک زن و مرد باشد و آن ها، ضمن رعایت سایر آداب نکاح، از خداوند فرزند سالم و صالح بخواهند. در کتاب شریف فقه الرضا، در بارة نخستین برخورد زن و مرد، خطاب به شوهر، چنین آمده است:
هنگامی که زن به خانه تو وارد شد، پیشانی اش را بگیر؛ او را به طرف قبله بنشان و بگو: «خداوندا! او را به امانت گرفته ام و با میثاق تو بر خود حلال کرده ام؛ پروردگارا! از او فرزند با برکت و سالم روزی ام کن و شیطان را در نطفه شریک مساز و سهمی برای او قرار مده». (امام رضا، ۱۴۰۶:ص ۵۴)
در تربیت پیش از تولد کودک، به مرحله انعقاد نطفه نیز باید توجه داشت. بر اساس آموزه های دینی، یکی از مراحلی که در شکل گیری شخصیت دینی و مهدی باور فرزندان مؤثر است، مرحله انعقاد نطفه است. اعمال و رفتار والدین در برخوردهای تربیتی و مذهبی سهم عظیمی را در این امر ایفا می کند. خاصه اینکه شرع، دستور های زیادی برای این مرحله صادر کرده است که توجه به آن ها گامی مؤثر برای تربیت نسل منتظر می باشد. تجربه نشان می دهد خواندن دعاهایی که تقویت کننده ارتباط با امامان معصوم علیهم السلام است، در تربیت نسل مهدی باور مؤثر است.
در سورة قصص که به نقل ماجراهای قوم بنی اسراییل و حضرت موسی پرداخته است، خداوند تکوّن شخصیت موسی علیه السلام و رشد او را کنار سه زن مؤمن فوق العاده (مادر و خواهر آن حضرت و همسر فرعون) نشان می دهد که این سه زن می توانند الگوی زنان عصر انتظار باشند. مسلماً اگر زنان بخواهند در عصر انتظار، فرزندانی مطهّر تربیت کنند، باید ویژگی های فوق العاده ای داشته باشند؛ مثلاً مادر حضرت موسی ظرفیت دریافت وحی داشته است؛ (هر چند این وحی در حدّ انبیا نبوده)
خداوند به مادر موسی نبوت فرزندش را چنین نوید می دهد:
وَأَوْحَیْنَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ رحمهما الله؛ (قصص:۷).
نوید نبوت مانند مقام های دنیایی نیست؛ بلکه پیام یک مجموعه مسؤولیت و تکلیف است. آن هم حضرت موسی که قرار بوده با سه قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی فرعون، هامان و قارون مبارزه کند. این زن باید خود بانویی لطیف، عابد، عارف، سیاسی و با درک نظامی باشد که خداوند به او چنین نوید و جایزه ای می دهد وگرنه اگر ظرفیت هریک از این ها را نمی داشت، بی تردید، برابر این بشارت، موضع می گرفت.
مرحله دوم نقش خانواده در تربیت دینی کودک، مرحله پس از تولد است. در این مرحله نیز به کارگیری اصول تربیتی، نقشی اساسی را در تربیت فرزند ایفا می کند؛ اما عواملی نیز هستند که احادیث سفارش می کنند آن ها را در تربیت فرزند رعایت کنیم؛ یکی از این موارد، لقمه حلال است. خوردن و آشامیدن، شرط حیات انسان و امری است که امر و نهی نمی پذیرد؛ اما این که انسان چه چیزی را بخورد و چه چیزی را نخورد، مهم است. دین اسلام، برای این مسأله اهمیت فراوان قائل شده است و آیات و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد: فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّبًا رحمهما الله؛
پدر و مادر باید بدانند که لقمه، حتی در دوران جنینی بر ایمان و اعتقاد کودک اثر دارد. علاوه بر اینکه امام رضا علیه السلام به حلال بودن لقمه تأکید دارد، در سخنان گهربار حضرتش مواردی دیده می شود که برخی مواد غذایی را برای زنان باردار توصیه می فرماید. آن حضرت در این باره می فرماید:
به زنان آبستن خود کندر بخورانید که اگر در شکم، پسر دارند، هوشمند و دلیر گردد و اگر دختر باشد، خوش خلق و زیبا گردد و…. (کمره ای، ۱۳۵۱ش:ج۱۰، ص۲۱۷)
۲. تحکیم خانواده
در پرورش یک نسل منتظر، خانواده از جایگاه والایی برخوردار است. اگر بنا باشد مردم به حال خود رها شوند و هر کس به دنبال خواسته ها و هوس های خود برود، اجتماع به صورت ناموزون و ناهماهنگ درمی آید و هرج و مرج و بی بند و باری بر آن، حاکم خواهد شد؛ چون اجتماع، وابسته به خانواده و تربیت خانواده است. از آن جا که اصلاح جامعه، به اصلاح فرد وابسته است، تا فرد، اصلاح نشود، جامعه هم اصلاح نمی شود و در این اصلاح، نقش خانواده و زن، اهمیت بسزایی دارد.
به طور کلی، اجتماع، همان خصوصیاتی را به خود می گیرد که افراد آن دارند و وقتی محیط، سالم می شود که افراد آن جامعه، مردمانی پرهیزگار باشند و پیوسته در راه اصلاح قدم بردارند. این حرکت تربیتی و اخلاقی در جامعه، نشانگر وجود زنان و مادرانی است که مردانی باایمان و باتقوا را در خانواده و در دامان پر مهر خود پرورش می دهند.
زن و شوهر در روابط عاطفی با یک دیگر باید این بیان گُهربار امام رضا علیه السلام را در نظر گیرند که:
اگر مؤمنی خشمگین شود، عصبانیت، وی را از طریق حق بیرون نمی برد و اگر شادمانی یابد، این خرسندی، وی را دچار باطل نمی کند و چون به اقتداری می رسد، بیش از آنچه حق دارد، نمی گیرد. (فضل الله، ۱۳۸۰: ص۲۳۶)
امام رضا علیه السلام در سیره عملی خویش در راستای تقویت عواطف و تکریم شخصیت حاضران در خانه و در جمع معاشران این گونه بود. ابراهیم بن عباس می گوید:
هرگز شخصیتی برتر از امام رضا علیه السلام ندیدم. هرگز پای خویش را مقابل همنشین خویش، دراز نمی کرد و پیش از او تکیه نمی داد. به خدمتگزاران دشنام نمی گفت، صدایش به خنده بلند نمی شد و همواره با غلامان و زیردستان خود، کنار سفره غذا می نشست. (اربلی، ۱۴۲۱.ق: ج۲، ص۲۴۷)
۳. خودسازی زنان در جایگاه مادران اجتماع
افرادی که می خواهند در جامعه منتظران، مثمر ثمر باشند و دیگران را در راستای اهداف جامعه منتظر بسازند، ابتدا باید خودساخته و مزین به شاخصه های نیکو باشند. مسأله خودسازی برای همه مهم است؛ اما برای زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا نقش اصلی در تربیت نسل منتظر را زنان ایفا می کنند. زنان هستند که وظیفه اصلی آنان دیگرسازی است.
اگر زنی خود به اخلاق مهدوی مزیّن باشد، می تواند بدون هزینه ای نسلی منتظر تحویل دهد. اهمیت نقش زنان در این باره به این دلیل است که مردان بیشتر تک مسؤولیتی هستند؛ یعنی تنها به ساختن خویش می پردازند؛ ولی زنان علاوه بر خودسازی به دگرسازی نیز می پردازند که همان پرورش فرزندان و نسل منتظر باشد. امام رضا علیه السلام با توجه به این مسؤولیت عظیم مادران، سفارش اکید داشت که با زنانی شایسته ازدواج کنند.
آن حضرت می فرماید: ما أفاد عبد فائدة خیرا من زوجة صالحة إذا رآها سرّته و إذا غاب عنها حفظته فی نفسها و ماله؛ (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۲، ص۲۵۶). از آنچه گفته شد، نتیجه می گیریم که مادر، اولین الگوی اخلاقی برای فرزندان است. در جامعه ای که شاخصه های منتظر بودن در مادر نباشد، تربیت نسلی منتظر محال است؛ لذا برای تربیت نسلی منتظر بر ما است که به تربیت اخلاقی مادران توجه کنیم. البته تربیت ایمانی و عبادی مادران هم در تربیت نسل منتظر اثر دارد؛ اما اخلاق مادر چون عملا به کودک نشان داده می شود، اثر بارزتری دارد.
۴.باور و ایمان والدین برای تربیتی هدفمند
آنچه در فرآیند تربیت نسل منتظر، مهم است، این است که والدین باور داشته که در جامعه اسلامی مهدی باور، باید برای فرزند به تربیتی هدفمند توجه کرد. حضرت زکریا علیه السلام افق دیدش این نبود که فرزندی داشته باشد تا فلان رتبه مادی و دنیایی را به دست بیاورد؛ بلکه او به تربیتی هدفمند می اندیشید. حضرت زکریا می گوید: خدایا! به من فرزندی عطا کن که وارث علم یعقوب شود و عالمی دینی شود که بتواند علمش را به دیگران منتقل کند؛ نه اینکه صرفاً یک شهروند خوب و سالم باشد. خداوند متعال می فرماید:
هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاء رحمهما الله (آل عمران:۳۸)
حضرت یحیا، فرزند دوره کهنسالی یک پیرمرد و پیرزن بوده؛ ولی با این حال، خداوند، او را به مقام یاوری پیامبر اولوالعزم زمان خویش نایل کرد. آن بزرگوار به سبب ممانعت از انجام فعل حرام، به دست «هیرودس پادشاه» به طرز فجیعی به شهادت رسید؛ ولی الآن با گذشت حدود دو هزار سال همچنان نام و مقبره اش پابرجا است. وقتی یکی از شاخصه های نسل مهدی باور از نگاه امام رضا علیه السلام اندیشیدن به آینده است، این تفکر، تربیت را نیز هدفمند می سازد.
۵. به کار گیری اصول تربیتی
در بارة اصول تربیتی، می توان به نکاتی اشاره کرد؛ از جمله سلامت نفس مربی. کسانی که در مصدر و بستر تربیت قرار می گیرند، باید ابتدا به تربیت خود بپردازند. یک انسان تربیت شده، قادر خواهد بود درجایگاه مربی، نقش خود را به خوبی ایفا کند. در بیماری های ویروسی و واگیردار، معمولاً شخصی را که به بیماری مبتلا می باشد، از استفاده مشترک از وسایل، منع می کنند؛ زیرا انتقال میکروب، باعث بیمار شدن افرادی است که در آن محیط زندگی می کنند. در خانواده ای که پدری عصبانی، پرخاشگر، بدزبان یا مادری مضطرب، وسواسی و افسرده وجود دارد، مسلماً در روحیه فرزندان اثر منفی می گذارد.
از دیگر اصول، توجه به تفاوت های فردی است؛ یکی از اصولی که مربی باید در تربیت، به آن، توجه کند، اصل تفاوت های فردی است. در قرآن کریم، آیاتی وجود دارند که تفاوت ها و برتری بین افراد را تشریح می کند. تفاوت ها در خلقت و در عمل و در محیط های گوناگون وجود دارد، و شکی نیست که این تفاوت های بین افراد، ناشی از حکمت الهی است؛ زیرا همین تفاوت است که آنان و اجتماع را به سوی تکامل مستمر سوق می دهد؛ به طوری که اگر بشر مانند زنبور عسل، یکنواخت خلق شده بود، حسّ ترقی طلبی و بلندپروازی انسانی در نهاد او وجود نداشت.
گاهی در بعضی از خانواده ها به مواردی برمی خوریم که بعضی از پدران و مادران به امید داشتن فرزندانی متدین، بدون اینکه ظرفیت روحی و توانایی فرزندشان را در نظر بگیرند، اعمالی را بر آن ها تحمیل می کنند و با این روش نادرست، حالت دلسردی و بدبینی به مسائل معنوی در فرزندان ایجاد می کنند و اشکالات گوناگون تربیتی را هم به بار می آورند. امام رضا علیه السلام می فرماید:
حدّث الناس بما یعرفون، و اترکهم ممّا لایعرفون. (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۲، ص۴۵۶)
ای یونس با مردم طبق فهم و دانش آن ها سخن بگو، و از آنچه درک نمی کنند دست بکش.
۶. تشویق جوانان به ازدواج
در جامعه ای که سن ازدواج بالا می رود و جوانان تمایلی به ازدواج نشان نمی دهند، فساد اخلاقی روز به روز بیشتر می شود؛ به علاوه، شور و نشاط جوانی برای تربیت فرزند در سنین پایین تر، بیشتر است. باید مشکلات ازدواج جوانان امروزی را که بیشتر مسائل دست و پا گیر و ساختگی خودمان است، از سر راه برداشت. ۲۰ تا ۲۵ سالگی، سنی است که اوج نشاط و شادابی است و اگر جوانان جامعه در این سن ازدواج کنند، این نشاط و فعالیت، صرف تربیت فرزند می شود؛ در نتیجه نسلی که اینان پرورش می دهند، بسیار به معیارها و شاخص های نسل منتظر، نزدیک است.
در مقابل، جامعه ای که جوانان در فاصله سنی بین ۳۰ تا ۴۰ ازدواج می کنند، و نشاط و فعالیت جوانی شان صرف تفریحات ناسالم و گناه شده است، پدر و مادری که به تفریحات ناسالم دوران جوانی عادت کرده اند، آیا می توانند نسل منتظری را تربیت نمایند؟. از امام رضا علیه السلام نقل شده است:
جاء رجل إلی أبی جعفر علیه السلام، فقال أبی: «هل لک من زوجة؟ » قال: «لا» قال: «ما أحبّ أن لی الدّنیا و ما فیها و أنی أبیت لیلة لیس لی زوجة» ثمّ قال أبی علیه السلام: «رکعتین یصلّیهما رجل متزوّج أفضل من رجل یقوم لیله و یصوم نهاره أعزب. (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۲، ص۲۵۶)
مردی خدمت حضرت باقر علیه السلام آمد. امام به او فرمود: «آیا همسر داری؟ » گفت: «ندارم». فرمود: «من دوست ندارم شبی زن نداشته باشم؛ در صورتی که همه دنیا مال من باشد». سپس حضرت فرمود: پدرم می فرمود: «دو رکعت نمازی که مرد متأهل می خواند بهتر از مجردی است که روزها را روزه داشته باشد و شب ها را به عبادت بگذراند».
در محیط خانواده، پدران و مادران باید فرهنگ صحیح ازدواج و همسرداری را به جوانان بیاموزند، تا شاهد تربیت نسلی منتظر باشیم.
تربیت نسل منتظر و سازوکارهای آن در جامعه
در برخی مسائل تربیت دینی، نقش جامعه نسبت به خانواده پر رنگ تر است؛ لذا در این نوشتار به برخی سازوکارهای تربیت نسل منتظر که بر عهده جامعه است، اشاره می کنیم. منظور از جامعه، نهادهای گوناگونی چون دستگاه های تبلیغاتی، ارگان های فرهنگی و آموزشی است.
۱.شناساندن امام زمان به مردم
آشکار است که اقبال قلبی، از شناخت و احساس محبّت، مایه می گیرد؛ از این رو مهم ترین وظیفه ای که شیعة منتظر بر عهده دارد، کسب معرفت دربارة وجود مقدّس امام و حجّت زمان خویش است. در روایات نیز بر معرفت امام تأکید فراوانی شده است. در تربیت، معرفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بهترین وسیله تربیت ایمانی نسل منتظر است. اگر معرفت امام برای منتظر حاصل شود، او خود را در جبهه امام می بیند و احساس می کند در خیمه امام و کنار آن حضرت قرار گرفته است؛ بنابراین لحظه ای در تلاش برای تقویت جبهه امام خویش کوتاهی نمی کند. اگر بتوانیم انسان هایی با معرفت به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تربیت کنیم، می توانیم بگوییم تا حدی برای ظهور، زمینه سازی کرده ایم.
امام رضا علیه السلام در هر فرصتی سعی داشت به معرفی آن امام بزرگوار بپردازد. امام به دعبل خزایی فرمود: «یا دعبل! الإمام بعدی محمّد ابنی و بعد محمّد ابنه علیّ، و بعد علیّ ابنه الحسن، و بعد الحسن ابنه الحجّة القائم المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره، لو لم یبق من الدنیا إلّا یوم واحد لطوّل اللّه عزّ و جلّ ذلک الیوم حتی یخرج فیملأ الأرض عدلا کما ملئت جورا. (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۱، ص۲۲۴)
امام در معرفی نشانه های قائم به اباصلت هروی فرمود:
در عمرِ پیرمردان و در منظرِ جوانان است، هر گاه کسی او را مشاهده کند، گمان می کند چهل ساله یا کمتر است. یکی از علامات او، این است که با مرور شب و روز، پیر نمی شود؛ تا آن گاه که اجلش فرا رسد. (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۱، ص۲۲۶)
وظیفه نهادهای گوناگون آموزشی و فرهنگی است که چهره حقیقی امام عصر را برای نسل جوان معرفی کنند.
۲. ترویج خداگرایی در جامعه
ایمان به خدا و خداگرایی در رفتار و اعمال، از نکات مهم و اساسی برای منتظر است. خداوند متعال در قرآن کریم در بارة شیعیان منتظر در آخرالزمان آیاتی دارد که ما به یکی از آنها در اینجا اشاره می کنیم؛ خداوند می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ رحمهما الله (مائده:۵۴).
۳.ترویج فرهنگ حق باوری (حق پویی)
در دوران آخر الزّمان همه چیز مشتبه می گردد و فتنه ها فراوان می شود، ستاره های آسمان هدایت، سالیان درازی از غروبشان می گذرد وآخرین آن ها مدّت ها است که از دیدگان بشرغایب شده است، در این وضعیت مشتبه و آلوده به شبهات، مؤمنان و متعهدان به امام عجل الله تعالی فرجه الشریف باید مسیر حق را تشخیص داده، در مسیر آن حرکت کنند. در تربیت انسان منتظر، باید او را به گونه ای پرورش داد که به دنبال حقایق باشد. از منظر امام رضا علیه السلام حق، پذیرش توحید و حقانیت انبیا از آدم تا خاتم و تصدیق همة امامان در جایگاه جانشینان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. در یک کلام حق، پذیرفتن اصول دین است، آن گونه که قرآن و اهل بیت بیان می کنند. [۴]
۴. گسترش عدالت محوری در جامعه
وقتی به جهان کنونی و مردم ستم دیده و مظلوم می نگریم، در نگاه نخست، چنین به نظر می رسد که پاک کردن زمین از ظلم و ستم و برچیدن بساط طاغوت، ناممکن است و مظلومان عالم، فریادرسی ندارند، تا حق آنان را از طاغوتیان بگیرد. از سویی، حکمت خداوند بر این تعلق گرفته است که زندگانی انسان براساس فطرت خدادادی جاری شده، شالوده آن که عدالت و عدالت خواهی و ظلم ستیزی است، بدون پاسخ نماند. از طرفی دیگر، مسأله عدل در اسلام از روز نخست در همة زمینه ها از بُعد عقیدتی و دینی گرفته تا بُعد فقهی و اجتماعی، مورد توجه و عنایت بوده است.
بشر در طول زمان، همیشه منتظر روزی بوده است که عدالت در جوامع حاکم شود و هم چنان در آرزوی آن، لحظه شماری می کند؛ تا آن رؤیای دیرینه بشر با ظهور عدل مشتهر به وقوع بپیوندد. امام رضا علیه السلام امام زمان را عدالت گستر می داند و می فرماید:
الرابع من ولدی ابن سیّدة الإماء، یطهّر اللّه به الأرض من کلّ جور و یقدّسها من کلّ ظلم [و هو] الذی یشکّ الناس فی ولادته و هو صاحب الغیبة قبل خروجه، فإذا خرج أشرقت الأرض بنوره و وضع میزان العدل بین الناس، فلا یظلم أحد أحدا؛ (عطاردی، ۱۴۰۶ق: ج۱، ص۲۲۳).
در دعای افتتاح امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با عنوان عدل معرفی شده است: اللّهمَّ وصَلِّ علی ولیِّ أمرِکَ القائِمِ المُؤَمَّلِ وَالعَدْلِ المُنْتَظَر؛
وقتی امامی عدالت گستر است، باید در جامعه نسلی را تربیت کرد که در پی عدالت و خواهان عدالت باشند. عدالت، باید محور اساسی مسائل جامعه باشد و در بحث عدالت، تفاوتی بین افراد نیست.
۵. تقویت دین داری در جامعه
امام رضا علیه السلام می فرمایند: رحم اللَّه عبدا أحیا أمرنا. (فلسفی، ۱۳۶۸: ج۱، ص۱۰۹)
امر دین به معنای مجموعه ای از آموزه های اجتماعی دین است. امام رضا علیه السلام می خواهد که دین توسط مردم زنده نگه داشته شود، بنابراین در تربیت نسل منتظر، باید دقت کرد که آن ها را به گونه ای تربیت نمود که مفاهیم و آموزه های دین را به خوبی بدانند و به احیا و نشر آن نیز بپردازند.
۶. منزلت شناسی
از دیگر ابعاد تربیتی نسل منتظر، توجّه دادن او به موقعیت، ارزش و منزلتش در اجتماع بشری و نزد خداوند متعال است. نسل منتظر باید بداند که جایگاه و منزلتی که در روایات برای او ذکر شده، مقامی بس عظیم و ارزشمند است. بلندی و مرتبت مقام منتظر به حدی است که آنان را به شهدای در راه خدا تشبیه کرده اند. انتظار از باور های بسیار با ارزش در تفکر شیعی و اسلامی است که در روایات ما برترین اعمال امت نامیده شده است.
بر همین اساس، منتظر نیز باید بهترین امت باشد. اتصاف به صفت انتظار، تناسب و سنخیت با این مفهوم باارزش را می طلبد. جایگاه منتظر، جایگاه یک مؤمن متدین و آشنا به وظایف خویش متناسب با زمان و مکان است. در ارزش، جایگاه و منزلت منتظر مؤمن و متعهد، همین بس که هر کدام از آنان با پنجاه نفر از اصحاب رسول گرامی خدا صلی الله علیه و آله و سلم مقایسه شده و برتر شناخته شده اند. این معنا در کلامی نورانی و آسمانی از وجود نازنین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم چنین آمده است:
«سیأتی قوم من بعدکم، الرجل منهم له أجر خمسین منکم». قالوا: «یا رسول الله نحن کنا معک ببدر و حنین و أحد و نزل فینا القرآن» فقال: «إنکم لو تحملون ما حملوا لم تصبروا صبرهم»؛ (مجلسی، ۱۴۲۱: ج۵۲، ص۱۳۰)
«بعد از شما قومی خواهد آمد که پاداش هر یک از آن ها برابر پاداش پنجاه نفر از شما است». گفتند: «یا رسول الله مگر نه این است که ما در حضور شما در بدر و احد و حنین شرکت جستیم و قرآن در میان ما نازل شد؟ » فرمود: «اگر آنچه بر آن ها روی خواهد داد، بر شما روی می داد، شما نمی توانستید چون آن ها صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید».
بنابراین باید نسل منتظر را آشنا با وظایف و منزلتشان کرد؛ تا دشمنان نتوانند با تبلیغات، شأن و منزلت آن ها را کمرنگ نشان داده، آن ها را مجذوب خود کنند.
۷. نهادینه کردن فرهنگ انتظار
یکی از عقایدی که باید آن را در نسل منتظر نهادینه کرد، انتظار فرج است. عقیده منتظر بودن، انسان را به گونه ای رشد می دهد که متناسب با جامعه مهدوی باشد. امام رضا علیه السلام می فرماید:
إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِه؛ (ابن بابویه قمی، ۱۳۹۵: ج۲، ص۳۷۷) به راستی قائم ما که مهدی است، آن است که باید در حال غیبتش انتظار او را بکشند.
انتظار در زمان غیبت که امام رضا علیه السلام در کلام خود از آن سخن گفته است، انتظاری عملی است؛ یعنی نسلی که همچون امام زمان زندگی می کنند و می کوشند در غیاب حضرت، فرهنگ مهدوی را بر جامعه حاکم کنند. این انتظار است که پسندیده و نیکو و مورد نظر امام است.
۸. ایجاد فضای مساعد تربیتی در جامعه
محیط مساعد تربیتی، برای تربیت همه جانبه لازم است. اگر جامعه اصلاح نشود، تلاش مربیان به نتیجه مطلوب نمی رسد. جامعه فاسد، افراد را به فساد می کشاند. یک نسل مطهّر، نیازمند یک فضای سالم است تا بتواند در آن رشد کند؛ به عبارت دیگر، برای آنکه فرزندان و نسلی منتظر و مطهّر از خود به یادگار بگذاریم، لازم است پیش از آن، خود به این باور برسیم که می توانیم و باید چنین فضای طاهری را مهیّا کنیم. در بستر چنین فضای طاهری است که انجام وظایف عبادی برای نسل جدید امکان پذیر می شود. انقلاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یک انقلاب جهانی است، نه یک انقلاب منطقه ای و محلی. نمی توان تنها به آموزش و تربیت کودک در خانه و مدرسه همت گماشت؛ در حالی که فضای کشور و جهان، فضایی ضد مهدوی است.
امام رضا علیه السلام در زمان خود با وجود حکامی چون مأمون با تدابیر خود فضای مطهّری را برای نشر فرهنگ اسلام به وجود آورد. به نظر می رسد زهد و پرهیزکاری امام بود که این فضای مطهّر را به وجود آورد؛ لذا بر متولیان امر تربیت است که با تمسک به سیره عملی امام، فضایی مطهر را در جامعه به وجود آورند. یکی از روش های امام علیه السلام امر به معروف بود که پیوسته آن را به اصحاب سفارش می کرد و می فرمود:
إذا امتّی تواکلت الأمر بالمعروف والنّهی عن المنکر فلیأذنوا بوقاع من اللّه تعالی؛ (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۲، ص۳۸۲) هر گاه امت من امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند، باید در انتظار عذاب پروردگار باشند.
امام نه تنها مردم را به امر به معروف و نهی از منکر دعوت می کرد، بلکه خود نیز به اجرای این فریضه الهی می پرداخت تا فساد و فحشای دشمن را خنثا کند. در کتاب ارشاد ذکر شده است که علی بن موسی علیه السلام در خلوت، مأمون را بسیار نصیحت می کرد و از خداوند عز و جل بیم می داد و کارهای خلافی را که انجام می داد، تقبیح می کرد (شیخ مفید، ۱۴۱۳: ج۲، ص۲۶۹).
۹. آموزش و گسترش مراسم عبادی در جامعه
از راه های تعالی و رشد معنویت و باورهای دینی در خانواده و جامعه، آموزش وگسترش فرایض الهی در جامعه است. در این مورد نیز والدین باید در خانه بکوشند تا انجام فرایض عبادی و فلسفه آن را برای فرزند بیان کنند. در کنار این آموزش، نهادهای تربیتی جامعه چون آموزش و پرورش، دانشگاه، صدا و سیما و رسانه های تبلیغاتی هم باید در گسترش تعالیم و فرایض عبادی دین بکوشند؛ برای نمونه می توان در جامعه، فریضه الهی نماز را گسترش داد که به گفته قرآن کریم، نماز بازدارنده از فحشاء و منکرات است. امام رضا علیه السلام در بارة فلسفه نماز می فرماید:
إنّ علة الصلاة أنها إقرار بالرّبوبیة للّه عزّ و جلّ، و خلع الأنداد و قیام بین یدی الجبّار جلّ جلاله بالذّلة و المسکنة و الخضوع و الاعتراف، و الطّلب للإقالة من سالف الذّنوب، و وضع الوجه علی الأرض کلّ یوم إعظاما للّه جلّ جلاله و أن یکون ذاکرا غیر ناس و لا بطر و یکون خاشعا متذلّلا راغبا طالبا للزیادة فی الدّین و الدنیا مع ما فیه من الإیجاب، و المداومة علی ذکر اللّه عزّ و جل باللّیل و النهار و لئلّا ینسی العبد سیّده و مدبّره و خالقه، فیبطر و یطغی و یکون ذلک فی ذکره لربّه عزّ و جلّ، و قیامه بین یدیه زاجرا له عن المعاصی، و مانعا له من أنواع الفساد. (عطاردی، همان: ج۲، ص۱۵۵)
از دیگر موارد تاثیرگذار در جامعه می توان به همجواری و بودن در محضر قرآن اشاره کرد. تعالیم قرآنی باید به طُرق گوناگون بین افراد جامعه شناخته و عمل شود. امام رضا علیه السلام می فرماید:
اجْعَلُوا لِبُیُوتِکُمْ نَصِیباً مِنَ الْقُرْآنِ فَإِنَّ الْبَیْتَ إِذَا قُرِئَ فِیهِ الْقُرْآنُ یُسِّرَ عَلَی أَهْلِهِ وَ کَثُرَ خَیْرُهُ وَ کَانَ سُکَّانُهُ فِی زِیَادَة؛ (فیض کاشانی، بی تا: ج۲، ص۲۲۰)
برای خانه های خود، بهره ای از قرآن کریم، قرار دهید؛ زیرا در خانه ای که قرآن قرائت شود، گشایش برای ساکنانش فراهم آید و خیرش فراوان شود و اهل خانه در برکت و فزونی باشند.
۱۰. تأکید بر نقش تعقل در جامعه
عده ای بر این باورند که عبادات، منحصر است در انجام نماز و خواندن نمازهای مستحب و گرفتن روزه های واجب و مستحب، بدون آن که در رمز و راز آن اندیشه کنند، یا در زمان و اوضاع آن تعقل نمایند؛ در حالی که در قرآن بیش از هزار بار، کلمة «علم» و مشتقات آن، که نشانه باروری خرد و اندیشه است تکرار شده است و افزون بر هفده آیه به طور صریح انسان را به تفکّر دعوت کرده است. بیش از ده آیه با کلمه «انظروا» (دقت کنید) شروع شده است. بیش از پنجاه مورد کلمه «عقل» و مشتقّات آن به کار رفته است و در چهار آیه نیز قاطعانه به تدبّر در قرآن امر شده است. همچنین از کلمه «فقه» و «تفقّه» و امثال آن بهره گرفته شده است. امام هشتم اصلی ترین عبادت را اندیشیدن و بهره وری از خرد می داند و می فرماید:
لیست العبادة کثرة الصّیام والصّلوة، وانّما العبادة کثرة التّفکر فی امر اللّه؛ (ابن بابویه، ۱۳۷۸: ج۱، ص۱۵۶)
عبادت، زیادی روزه و نماز نیست؛ بلکه بسیار اندیشیدن در امر خداوند است.
۱۱. ارج نهادن به پرهیزکاری در جامعه
محمد بن موسی بن نصر رازی می گوید: از پدرم شنیدم که می گفت: مردی به حضرت رضا علیه السلام عرض کرد: «به خدا قسم! روی زمین، از جهت پدر، احدی شریف تر از تو نیست» آن بزرگوار فرمود: « پدران مرا تقوا مشرف ساخت و اطاعت خدا، ایشان را بهره مند گردانید». مرد دیگری به آن بزرگوار عرض کرد: «به خدا قسم که بهترین مردمانی». آن حضرت فرمود: «ای مرد! قسم یاد مکن. بهتر از من کسی است که نزد خدا تقوای او زیادتر از من باشد و اطاعت خدا را بیش از من رعایت کند. به خدا قسم! این آیه نسخ نشده است: وَجَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم رحمهما الله. (ابن بابویه قمی، ۱۳۷۸: ج۲، ص۲۳۶)
۱۲. تبلیغات سالم همراه با عمل
در ارائه دین به مردم، نقش تبلیغات بسیار مهم است. امام رضا علیه السلام می فرماید: اگر مردم، معارف دین را از ما می شنیدند، عاشق دین می شدند. (ابن بابویه، ۱۴۰۳: ص۱۸۰)
اگر اسلام ناب و صحیح از زبان اسلام شناسی آگاه و دلسوز گفته شود، همه تشنگان را به خود جذب کرده و مکاتب مادی و ضد دینی تعطیل می شود؛ چون مردم می فهمند که سعادت آن ها در سایه دین است.
امروزه کشورهای بزرگ، تحقیقات گسترده ای در زمینه اسلام انجام می دهند و به طور مرموز با نوشتن کتاب و مقاله و فیلم و نمایشنامه با نام دین، دین را می کوبند. وظیفه ما است که با تبلیغات سالم، همراه علم و عمل، به مبارزه با دشمنان اسلام برخیزیم.
نتیجه
یکی از مسائل حساس جامعه کنونی، تربیت نسلی است که با امام عصر خود و فرهنگ ظهور آشنا باشند. در این راستا، خانواده و جامعه هر دو نقشی اساسی را در تربیت دینی نسل منتظر ایفا می کنند.
امام رضا علیه السلام به موضوع مهدویت نظر داشته و در روایات متعددی به موضوع فضیلت انتظار اشاره فرموده است. از نگاه آن حضرت، دین محوری، خدامحوری، اندیشیدن به آینده، با یاد امام عصر زندگی کردن، تفکر جهانی داشتن، و آمادگی ظهور و تخلق به اخلاق امام، از شاخصه های نسل منتظر است.
با توجه به ویژگی ها و شاخصه هایی که آن امام برای نسل منتظر ارئه می دهد، می توان راهکارهایی را برای تربیت دینی نسل منتظر ارائه داد. در تربیت دینی نسل منتظر، خانواده و جامعه هر دو تاثیر بسزایی دارند؛ لذا در این نوشتار، سازوکارهای تربیت دینی در دو حوزه خانواده و جامعه به طور جداگانه بررسی شده است.
البته تعیین کردن یک سازوکار برای خانواده به معنای تأثیر نداشتن جامعه نیست؛ بلکه در تمام موارد، خانواده و جامعه با هم نقش دارند؛ اما گاهی نقش یکی از دیگری پررنگ تر و حساس تر است. توجه به نقش خانواده، باور و ایمان والدین برای تربیتی هدفمند، خودسازی اخلاقی زنان در جایگاه مادران اجتماع، تحکیم خانواده، به کار گیری اصول تربیتی و تشویق جوانان به ازدواج، از راهکارهایی است که نقش خانواده در آن پررنگ تر است.
شناساندن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به مردم، ترویج خداگرایی در جامعه، ترویج فرهنگ حق باوری و خدامحوری و عدالت خواهی، تقویت دینداری و ایجاد فضای مطهر، آموزش و گسترش مراسم عبادی، تأکید بر نقش تعقل و نهادینه کردن انتظار فرج از مسائلی است که جامعه در اجرای آن نقش حساسی دارد.
فهرست منابع
قرآن کریم.
ابن بابویه قمی، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۶ق.
کمال الدین و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، چ۲، ۱۳۹۵.ش.
معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
ابن فارس، أبو الحسین أحمد بن فارس، مُعْجَمُ مقاییس اللُّغَة، بیروت، دار إحیاء التراث العَرَبی، ۲۰۰۱م.
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّة، قم، انتشارات الشّریف الرّضی، ۱۴۲۱ق.
امام رضا، علی بن موسی، الفقه یا فقه الرضا، تحقیق مؤسسه آل البیت، مشهد، انتشارات المؤتمر العالمی للامام الرضا، ۱۴۰۶ ق.
امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
جوهری، اسماعیل بن حماد، تاج اللغة، بیروت، دار العلم للملایین، چ۴، ۱۴۰۷ق.
خواجه طوسی، نصیر الدین، اخلاق ناصری، تهران، خوارزمی، بی تا.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، تهران، مرتضوی، ۱۳۳۲ش.
زبیدی، مرتضی، تاج العروس، بیروت، دارالفکر، ۴۱۴۱ق.
شیخ طوسی، محمدبن حسن، الغیبه، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۶ش.
شیخ مفید، الإرشاد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
عطاردی، عزیز الله، مسند الامام رضا علیه السلام، مشهد، آستان قدس، ۱۴۰۶ق.
غزالی، ابوحامد، احیاء العلوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چ۳، ۱۳۷۲ش.
فضل الله، محمد جواد، تحلیلی از زندگی امام رضا علیه السلام، ترجمه سید محمد صادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰ش.
فلسفی، محمد تقی، روایات تربیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ش.
فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، بیروت، مکتبه لبنان، ۱۹۸۷م.
قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق
کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، نور، ۱۳۶۲ش.
کمره ای، محمد باقر، آسمان و جهان، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۱ش.
مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دارالمعارف للمطبوعات، ۱۴۲۱ق.
مصطفوی، حسن، التحقیق، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۳ش
منبع: حوزه نت